پسر نوح نباشیم!
شهید مطهری در کتاب «احیای تفکر اسلامی» این گونه نقل می کند:
امام رضا علیه السلام همین طور که با مردم صحبت میکردند یک وقت متوجه شدند که زید در کناری نشسته و عده ای را مخاطب خودش قرار داده و به طور خصوصی با آنها حرف میزند. حضرت گوش کردند دیدند مرتب "نَحْنُ نَحْنُ" میگوید، یعنی "ما اهل بیت چنینیم، ما خاندان پیغمبر چنان هستیم، خدا با ما چنین رفتار خواهد کرد"، و این امتیازها را ذکر میکند.
نوشته اند حضرت همینجور که با مردم صحبت میکردند، ناگهان سخن خودشان را قطع و رو کردند به زید و فرمودند: ای زید! این مهملات چیست که به مردم میگویی؟! این امتیازات چیست که تو فرض کرده ای که ما با خدا قوم و خویشی داریم؟ آیا ما چون اهل بیت پیغمبر هستیم با خدا قوم و خویشی داریم؟